اخبار
۱۴۰۰/۰۳/۱۳          ‍ ‍ سنجه های انتخابات (بخش هشتم)
 به قلم دکتر ناصر خدایاری

 خاموشی چراغ احزاب

حزب به عده یا گروهی اطلاق می شود که بر اساس مانیفست معهود برای بدست آوردن قدرت با احزاب و تشکل های سیاسی رقیب به مبارزه بر می خیزد. اگر حزب به مفهوم واقعی کلمه شکل بگیرد خروجی مبارزات اجتماعی به شکلی تعیین کننده و اثر بخش بروز و ظهور خواهد داشت؛ چرا که در مانیفست احزاب اولا، عضو گیری، برگزاری کنگره سالانه، انتخاب دبیر حزب، تاسیس دفاتر حزبی در اقصی نقاط کشور و کادرسازی و آموزش و تربیت نیروی متخصص و ماهر برای موارد نیاز مد نظر قرار می گیرد ثانیا، رقابت های درون حزبی برای معرفی فردی به عنوان نامزد نهایی طی فرآیند و پروسه ای تعریف شده صورت تحقق به خود می گیرد. 

ابتدا رقابت های درون حزبی و در نهایت رقابت حزبی با حزب دیگر مد نظر قرار می گیرد.ثالثا، حزب بر اساس مرامنامه خود، دارای برنامه هایی در قلمرو سیاست داخلی و خارجی است و بر این پایه، حزبی پس از نیل به قدرت، اهداف کوتاه مدت، میان مدت و دراز مدت خود را دنبال و برای نیل به این اهداف از راهبردهایی ویژه سود می جوید رابعا، کارآمدی فرد منتخب به عنوان رئیس قوه مجریه و یا عضو شورا در عرصه انتخابات به منزله کارآمدی حزب و ناکامی فرد هم به همین سیاق محسوب می شود. خامسا، حزب به لحاظ تشکیلاتی پاسخگوست و از این رو هم نمی تواند رویکرد غیر شفاف داشته باشد.  

حضور احزاب در جریان مبارزات اجتماعی در عصر ج.ا.ا بویژه در سیزدهمین دوره از انتخابات ریاست جمهوری شبیه جریان تاریخی خود با فراز و نشیب هایی روبرو بوده است: ۱. کمتر داوطلبی از میان داوطلبین، قبل از عبور از فیلتر شورای محترم نگهبان، علائق حزبی خود را بر ملا نمود ۲. حتی پس از اعلام اسامی نامزدهای واجد شرایط، بجای اینکه نامزدها دنبال جلب حمایت های حزبی باشند، این احزاب بوده اند که دنبال نامزدها بوده و هستند آن هم دنبال نامزدهایی بوده و هستند که در پیشینه خود حتی یک روز فعالیت حزبی را به ثبت نرسانده اند ۳. خود احزاب هم قبل از اظهار نظر شورای محترم نگهبان و هیئت های نظارت هیچ فردی را به عنوان کاندیدای خود اعلام نمی کنند و از میان نامزدها و نه داوطلبین کسی را که با منطق فکری آنها قدری همخوان باشد برای مبارزه با فردی که وی را رقیب می پندارند بر می گزینند ۴. فرد معرفی شده، کاندیدای حزب خاصی نیست؛ مثلا ۳۱ گرایش از جریانات قریب المخرج فردی را به عنوان نامزد مورد نظر خود معرفی می نمایند ۵. نکته قابل تامل این است که حتی جریانات سیاسی که نه نگرانی احراز صلاحیت دارند و نه از بابت عملکرد شورای نگهبان دغدغه ای به دل دارند نیز همانند جریان های دسته اول، خوف کنش سیاسی انتخاباتی حزبی را داشته و از این رو به صورت نامزد مستقل وارد گود مبارزه انتخاباتی شده اند و رقابت در چارچوب احزاب را شفاف بر نمی تابند.

اما این همه واهمه از حضور در احزاب و کنش سیاسی در چارچوب احزاب معلول چیست؟ در بررسی جریان کار حزبی در ایران عصر جمهوری اسلامی به برخی از علل و عوامل این دلهره ها که ریشه های متعددی دارند اشاره می شود. 

در جمهوری اسلامی ایران تاکنون سه حزب جمهوری اسلامی، حزب جمهوری خلق مسلمان و حزب توده از طیف های فکری مختلف تقریبا سرنوشت های مشابهی را تجربه کرده اند. حزب اول با وجود همه زمینه ها برای فعالیت و عضویت رجالی همانند آیت الله بهشتی و ... کرکره خود را زودهنگام پایین کشید، حزب دوم تا سر حد مبارزه مسلحانه با جمهوری اسلامی پیش رفت و عمری بسیار کوتاه داشت و حزب توده علیرغم سابقه بسیار طولانی بعد از انقلاب مشروطیت بدلیل تضاد ایدئولوژیک با ایدئولوژی جمهوری اسلامی و همچنین وابستگی سیاسی از دور خارج شد. این سرنوشت محتوم برای همه احزاب ایرانی با شدت و ضعف هایی وجود داشته است. علاوه؛ احزاب در مقاطعی دولت ساخته بوده، بخاطر ضعف روحیه کار جمعی به فرد گرایی و انشعاب انجامیده و هر از گاهی در مدار بیگانگان مشی نموده، فاقد مانیفست قدرتمند بوده و یا بجای اتخاذ راهبرد مبارزه در رژیم در نقش اپوزیسیون ظاهر شده اند. از این رو احزاب نتوانسته اند فضای امنی را برای فعالیت پایدار اعضای خود فراهم بیاورند. 
بر این اساس هم شاهد یک جو حزب گریزی و بلکه حزب ستیزی در میان نامزدها بوده و هستیم. این در حالی است که سالیان متمادی از طرح و پی گیری توسعه سیاسی در کنار سایر ابعاد توسعه در کشور می گذرد و هنوز احزاب به بلوغ سیاسی لازم نرسیده اند. با تامل می توان دریافت که توسعه نیافتگی اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، توسعه سیاسی را نیز تحت الشعاع خود قرار داده است. با وجود اینکه حزب قبله آمال نیست، اما برای اثر بخش بودن انتخابات ها وجود احزاب مفید و ضروری است؛ چرا امکان چرخش های بنیادی و اساسی در احزاب در مقایسه با نامزدهای مستقل در صورت موفقیت بسیار پایین است.

چند نکته اساسی: ۱. در حقوق اساسی جمهوری اسلامی، تشکل ها و احزاب سیاسی پیش بینی شده است، اما بعد از سال ۱۳۶۶ هیچ رقابتی منتج به پیروزی تحت لوای حزبی واحد صورت نگرفته و همه یا عمده تحت لوای جبهه بوده است ۲. عدم بلوغ تحزب در ایران دارای ریشه های فرهنگی، سیاسی و فرهنگی و اجتماعی است که باید دقیقا بررسی و موانع فعالیت های حزبی برداشته شود که بی ارتباط با ساختارهای موجود نیست ۳. احزاب و تشکل های سیاسی سازگار با ساختار سیاسی- اجتماعی جامعه ایران نیز زمینه ای است برای شکل گیری و تقویت احزابی که مشی مبارزه در رژیم را بجای شیوه مبارزه با رژیم برگزیده اند.


خانه مطبوعات و رسانه های استان آذربایجان غربی

دیدنی های آذربایجان غربی
میدان انقلاب ارومیه
قره کلیسای چالدران
مزار شمس تبریزی خوی
تپه حسنلو
پیست اسکی خوشاکوی ارومیه
باغچه جوق ماکو
غار سهولان مهاباد
پل هوایی قطور خوی
مسجد جامع ارومیه

تبلیغات
 
 
درباره ما تماس با ما
طراحی و اجرا