به قلم دکتر ناصر خدایاری
افزایش انتظارات مردم یا ترسیم درست وضع موجود و نقشه راه فردا؟
دولت ها نه بدلیل تشابه، بلکه بدلیل تفاوتی که از هم دارند بازشناسی می
شوند. اگر دولتی(قوه ی مجریه) بتواند تمامی مسائل و مشکلات جغرافیای ماموریت خود را
شناخته و قادر بر حل و فصل همه یا عمده ی آنها
باشد، در این صورت دولت ها کپی پیست یکدیگر شده و بر همین اساس انتخابات موضوعیت
خود را از دست خواهد داد؛ این در حالی است که هر دولت جدیدی می تواند چیزی یا چیزهایی
برای گفتن و پیاده کردن داشته باشد.
پس این اختلافات فیما بین دولت های ماضی و آتی است که مایز آنها بوده
و آحاد جامعه را از رهگذر انتخابات به تحقق برخی رویاها و ایده آل های تحقق نیافته
خود امیدوار و فلسفه برگزاری انتخابات را معنی دار می نماید. بر این مبنا، جابجایی
دولت ها امری طبیعی و انتخابات ها به منظور نیل به ناداشته هاست تا تکرار داشته ها.
اما موضوعی که در این میان بسیار مهم نماید نحوه این تغییر و تحول و یا
عبور از دولت ماضی به دولت آتی است که هم می تواند تحولات عمیق و گسترده ای را در حوزه
های متعدد در پی داشته باشد و هم در صورت عدم
توجه لازم به چگونگی ابعاد آن، جامعه و افکار عمومی مورد را نسبت به این گزاره کم رنگ
و کم اشتها و یا بلاموضع و خنثی نماید.
یکی از مولفه های مهم و اثر گذار
در این خصوص، ترسیم دقیق وضع موجود یا همان وضعیت فعلی جامعه کنونی و همچنین نقشه جامع
وضع مطلوب است.
وضع موجود یعنی وضعیت فعلی اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، حقوقی و
امنیتی فعلی، درواقع همان وضعیتی است که در حال حاضر در آن بسر می بریم و همچنین ترسیم
واقع بینانه ی وضعیت مطلوب یا همان جامعه دلخواه که بدلیل نارضایتی از وضع موجود در
صدد ایجاد آن هستیم.
برای رسیدن به جامعه ی سیاسی (دولت) ایده آل به کدام استراتژی باید تمسک
جست؟ افزایش بجا و یا نابجای انتظارات مردم و یا ترسیم درست وضع موجود و پاتولوژی آن
و در عین حال ارائه راه های برون رفت از وضع موجود، صرف نظر از اینکه بانی و باعث آن
کی و چیست؟
اگر در ترسیم وضع موجود، تنها باعث و بانی آن را دولت به مفهوم قوه مجریه
معرفی نماییم، در حقیقت مبادرت به افزایش انتظارات مردم از قوه مجریه و شخص رئیس جمهور
نموده و در نتیجه قوه مجریه را به عنوان قوه ای که به تنهایی قادر به تغییر وضع موجود
می باشد معرفی نموده ایم، و از فردای تغییر دولت، تمامی نگاه ها به دولت به عنوان قدرتی
معجزه گر دوخته خواهد شد و دولت بعدی با این مسائل و مشکلات فعلی که پاره ای از آنها
دارای عوامل بسیار پیچیده ای است، باید دست و پنجه نرم نموده و در زمان اندک بتواند
توقعات جامعه را تامین و برآورد نماید.
میزان انتظارات از دولت ها نیز هرگز یکسان نبوده و تابع شرایط مختلفی
است، به طور مثال در مقاطعی که دولت تنها بوده است، در مقاطعی که قوه مقننه نیز با
قوه مجریه همراهی نموده و در برخی مقاطع هر سه قوه ی قضائیه، مقننه و مجریه و کلیه
قوای کشوری و لشکری در هماهنگی کامل با هم حرکت می کنند.
البته که در این شرایط مختلف درجات انتظارات مردم از سیستم سیاسی یکسان
نخواهد بود و بیشترین حد از انتظارات در صورت هماهنگی کامل بین قوای لشگری و کشوری
است؛ چرا که هم مقتضی برای پاسخ دهی به انتظارات موجود است و هم موانع مفقود است.
شکننده ترین حالت برای هر دولتی استفاده از راهبرد افزایش انتظارات مردمی
برای کسب پیروزی بجای پاتولوژی وضع موجود یا ترسیم وضع مطلوب در حد و اندازه هایی است
که با توان ملی، درک اجتماعی و فرهنگی و آمادگی جمعی آحاد یک جامعه در انطباق معقول
و منطقی نباشد و بسیج اجتماعی و سیاسی لازم را برای رسیدن به مطلوب در پی نداشته باشد.
البته نباید نقش توانمندی ها و قابلیت های فردی، پشتیبانی های جریانی
و همچنین سنجیده بودن برنامه ها و قدرت ایجاد هماهنگی بین قوای موجود را در موفقیت
رئیس قوه مجریه نادیده گرفت.
خانه مطبوعات و رسانه های استان آذربایجان غربی |