اخبار
۱۳۹۸/۰۱/۱۹          چالش‌های سخت مطبوعات و راه‌های عبور از آن

برای كشوری در جایگاه و وزن ایران اسلامی نداشتن چند روزنامه با تیراژ میلیونی و قابل انتشار در سطوح منطقه‌ای و بین‌المللی نه تنها زیبنده نیست كه شاخصی از افت جایگاه مطبوعات در ایران در قیاس با بسیاری از كشورهاست.

خبرگزاری فارس ـ گروه فرهنگ و هنر ـ حوزه رسانه: روزنامه‌ها و در یک کلام رسانه‌های مکتوب در سال ٩٧ با شوک گرانی کاغذ مواجه شدند، شوکی که کاهش حیرت انگیز تیراژ یا (شمارگان) روزناهه‌ها، کاهش تعداد صفحات و حتی تعطیلی برخی رسانه‌های مکتوب و بیکار شدن تعداد زیادی روزنامه‌نگار و دست اندرکاران مطبوعات را به دنبال داشت. خانواده مطبوعات که در سال‌های اخیر و به ویژه به دنبال جولان رسانه‌های نوظهور و پررنگ شدن نقش و جایگاه شبکه‌های اجتماعی در زیست اجتماعی، شاهد افت مخاطب و فروش روزنامه در کیوسک‌های سطح شهر بود با افزایش قیمت کاغذ با چالش جدیدی مواجه شد که عبور از آن حتی برای روزنامه‌هایی مانند همشهری، ایران، جام جم و دنیای اقتصاد نیز دشوار شده است. در این میان تکلیف روزنامه‌هایی که بدون هیچ پشتوانه‌ای صرفا به جذب آگهی و یا دریافت یارانه از معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد چشم دوخته‌اند پیشاپیش مشخص است. مدیران رسانه‌های مکتوب برای عبور از این چالش‌های چند وجهی راهکارهایی را دردستور کار قرارداده اند که کاهش تیراژ، کاهش تعداد صفحات، افزایش قیمت و تعدیل نیرواز جمله این راهکارها محسوب می‌شوند. هر چند این راهکارها ممکن است از میزان فشار وارده بر مطبوعات بکاهد اما واقعیت این است که همگی این راهکارها حکم مسکن را داشته، درمان قطعی و نهایی برای چالش رسانه‌های مکتوب محسوب نمی‌شوند. تلخی ماجرا زمانی بیشتر می‌شود که بدانیم براساس داده‌های میدانی سرجمع تیراژ مطبوعات که تا سه سال پیش به یک میلیون نسخه نمی‌رسید اکنون کمتر از ٥٠٠ هزار نسخه است و این اصلا برای کشوری با جمعیت جوان و دارای سرانه بالای دانشجو خبر خوبی نیست.

شاید برخی توجیه کنند علت بروز چنین وضعیتی برای روزنامه‌ها پررنگ شدن نقش رسانه‌های نوظهور نزد مخاطبان است که مطبوعات را ضربه فنی کرده است.در پاسخ باید گفت اگر اینگونه باشد پس چرا در ژاپن، آمریکا، هندو انگلیس و بسیاری کشورهای دیگر که خیلی زودتر از ایران شاهد جولان شبکه‌های اجتماعی بودند شاهد چنین وضعیتی برای مطبوعات نیستیم. چراروزنامه‌هایی همچون یومیوری با بیش از ٩میلیون، آساهی بیش از ٦ میلیون، یو اس‌ای تو دی بیش از ٤ میلیون، باسکار هند بیش از ٣ میلیون، نیویورک تایمز بیش از یک میلیون و یا واشنگتن پست و وال استریت ژورنال و... همچنان تیراژچند میلیونی دارند و بفروش هستند. به نظر می‌رسد در آسیب‌شناسی چالش‌های مطبوعات در ایران علاوه بر توجه به شرایط رقابتی بین رسانه‌های اصیل و سنتی همچون مطبوعات، رادیو وتلویزیون وخبرگزاریها با شبکه‌های اجتماعی و افزایش قیمت کاغذ، بایستی به متغیرهای دیگری نیز توجه داشت. از جمله این متغیرها حفظ و نگهداری نیروی انسانی حرفه‌ای در عرصه روزنامه‌نگاری است. برای مواجه با چالش‌های فراروی مطبوعا ت به امنیت شغلی روزنامه‌نگاران و کلا تمامی دست اندرکاران رسانه‌های مکتوب و دغدغه‌های آنها می‌بایست توجه بیشتری داشت. به عبارتی با حمایت از روزنامه‌نگاران به عنوان ستون فقرات مطبوعات می‌توان به تولید گزارش‌های خبری تحلیلی با رویکرد میدانی رونق داد و بدین ترتیب بار دیگر توجه مخاطبان را به جذابیت رسانه‌های مکتوب جلب کرد. تردیدی نیست تولید گزارش‌های میدانی و تاثیرگذار علاوه بر خبرنگارانی خلاق و شجاع و دبیران و سردبیرانی خوش فکر به حمایت‌های مالی و معنوی نیازمند است که مسئولان عرصه مطبوعات بایستی بسترهای آن را فراهم سازند. بر اهالی رسانه پوشیده نیست که در تولید فیلم‌ها و گزارش‌های مستند بودجه و حمایت مالی در کنار نیروی حرفه‌ای حرف اول را می‌زند و این مقوله چه در تلویزیون یا رسانه‌های مکتوب صادق است. بدین ترتیب برای رونق مطبوعات و تولید گزارش‌های مستند و میدانی و عبور از چالش‌هایی مانند قیمت کاغذ و رقابت رسانه‌ای اولا حمایت از رسانه‌های مکتوب چه در قالب اعطای یارانه، تحویل کاغذ با قیمت حمایتی به مطبوعات مهم است ثانیا حمایت از روزنامه‌نگاران با بیمه و تامین امنیت شغلی آنها و تمرکز بر تهیه و تولید گزارش‌های میدانی و عبور از تحریریه نشسته به تحریریه تولید محور گام مهم‌تری است که می‌تواند به خانواده رسانه مکتوب برای غلبه بر چالش‌های موجود یاری رساند؛ راهکارهایی که به نظر می‌رسد می‌تواند پویایی و نشاط را مجددا به عرصه مطبوعات به عنوان رسانه‌ای پیشکسوت و اصیل در جامعه رسانه‌ای کشور برگرداند.

نکته آخر این که بپذیریم برای کشوری در جایگاه و وزن ایران اسلامی نداشتن چند روزنامه با تیراژ میلیونی و قابل انتشار در سطوح منطقه‌ای و بین‌المللی نه تنها زیبنده نیست که شاخصی از افت جایگاه مطبوعات در ایران در قیاس با بسیاری از کشورهاست؛ کشورهایی که بعضا هیچ پشتوانه فرهنگی تمدنی نداشته و پیامی برای منطقه و جهان ندارند اما علاوه بر رسانه‌های دیداری و شنیداری برون‌مرزی، بخشی از پیام خود را با انتشار روزنامه و به مدد جایگاه و وزانت رسانه‌های مکتوبشان به اطلاع افکار عمومی پیرامونشان و جهان می‌رسانند.

* مراد عنادی

انتهای پیام/


دیدنی های آذربایجان غربی
میدان انقلاب ارومیه
قره کلیسای چالدران
مزار شمس تبریزی خوی
تپه حسنلو
پیست اسکی خوشاکوی ارومیه
باغچه جوق ماکو
غار سهولان مهاباد
پل هوایی قطور خوی
مسجد جامع ارومیه

تبلیغات
 
 
درباره ما تماس با ما
طراحی و اجرا